آخرین سامورایی فیلمی در ژانر تاریخی، اکشن و درام محصول کشور آمریکاست.
نویسنده این فیلم جان لوگان و کارگردان این فیلم تاریخی، ادوارد زوئیک هستند که در سال ۲۰۰۴ اکران گردیدهاست.
این فیلم روایتگر شورش ساتسوما و وقایع سال ۱۸۷۷ میلادی در ژاپن است.
در این فیلم بازیگرانی همچون تام کروز، کن واتانابه، هیرویوکی سانادا، تونی گلدوین و تیموتی اسپال ایفای نقش کردهاند.
تام کروز برای حضور در این فیلم، چندین ماه آموزش شمشیرزنی دید.
خلاصه داستان
افسری امریکایی که از زندگی و اعمال خود به غایت گریزان است و برای رهایی از این خستگی ماموریتی برای مقابله با سامورایی ها را قبول میکند تا به آموزش ارتش ژاپن بپردازد، در این میان در نبردی بین ارتش ژاپن و سامورایی ها، کاپتان اتان الگرن به اسارت جنگجویان بومی ژابن در می آید و در این بین با فرهنگ و طرز فکر آنها آشنا شده و …
موسیقی متن فیلم آخرین سامورایی
یکی از زیباترین کارهای آهنگساز افسانه ای هالیوود ، هانس زیمر موسیقی متن فیلم آخرین سامورایی می باشد، این موسیقی حماسی که تم شرقی نیز تا حدودی در آن بکار رفته، یکی از زیباترین قطعات موسیقی فیلم تاریخ سینماست که هر مشتاق سینما ، باید حتما یکبار آن را شنیده باشد. !
نقد و بررسی فیلم آخرین سامورایی
در روزهایی که دست یافتن به واقعیت محض تمام هدف زندگی انسانها شده، افسانهها تاثیر عمیقی بر انسان میگذارند. گاه آنقدر غرق در روزمرگیها و یکنواختی میشویم که از یاد میبریم زیستن و جنگیدن برای حفظ شرافت از افتخارات پدران ما بوده است.
فیلم «آخرین سامورایی» به کارگردانی ادوارد زوویک، تلاش میکند این داستان تاریخی را در گوش مردمان امروز زمزمه کند.
کاپیتان ناتان آلگرن(تام کروز) یکی از جنگجویان سپاه ژنرال کاستر در جنگهای علیه سرخپوستان بوده و خاطرات کشته شدن زنان و کودکان بیگناه قبایل سرخپوستی عذابش میدهد، آنچنان که برای رهایی از این خاطرات به الکل پناه آوردهاست و تقریباً همیشه دائمالخمر است.
او اکنون برای یک شرکت اسلحهسازی با توجه به مهارتش در تیراندازی تبلیغ میکند.
در یکی از روزها یکی از همسنگران سابقش به او پیشنهاد کار میدهد.
از طرف دولت ژاپن از او خواسته میشود برای آموزش سربازان ژاپنی و تجهیز آنان به سلاح گرم ناتان به ژاپن برود. این ساخت سپاه جدید هدفی دارد و آن از بین بردن ساموراییهایی است که اطرافیان امپراتور، امپراتور جوان را از آنان بیم میدهند و تلاش میکنند او را قانع سازند ساموراییها و در صدر آنان، کاتسوموتو(کن واتانابه) قدرت را از کف او خارج میسازند. ناتان با وعدهی یک حقوق خوب به ژاپن میرود و به سربازانی آموزش میدهد که همگی دهقانند و تا بحال تفنگ ندیدهاند.
نگاهی دقیق به فیلم
فرمان حمله به سپاه کاتسوموتو در شرایطی صادر میشود که سربازان زیر دست ناتان هنوز آمادگی جنگیدن ندارند و بر خلاف نظر ناتان باید به جنگ بروند. نتیجه هم که قابل پیشبینی است: شکست.
ناتان زخمی در میان ساموراییها گرفتار میشود ولی هنوز تسلیم نشده و در صحنهای که با مرگ فاصلهای ندارد با فرو کردن نیزهای در گلوی یکی از ساموراییها خود را از چنگال او میرهاند، کاتسوموتو با دیدن او به یاد یکی از رویاهایش میافتد که ببری خشمگین در محاصره تسلیم نمیشود و به یارانش اجازهی کشتن او را نمیدهد و در نهایت او را اسیر میکنند تا اطلاعات لازم را از تحرکات ارتش به دست آورند.
ناتان را به خانهی خواهر کاتسوموتو، تاکا(کویوکی)، میبرند تا زخمش درمان شود. در خانهی تاکا هم زخم و هم اعتیاد او به الکل درمان میشود و او در مییابد آن سامورایی که مجبور به کشتنش شده، شوهر تاکا بوده و او اکنون از او و دو پسر خردسال یتیم شرمنده است.
کاتسوموتو برای شناختن ناتان دفترچهی خاطرات او را میخواند و از درگیریهای روحی او آگاهی مییابد، در مقابل ناتان هم نسبت به مردم غریبهی دهکده که با صبوری کار میکنند و کار، کنجکاو میشود و پس از مدتی به زندگی آنان علاقمند میشوند.
آرامش غریب و وقار تاکا در او تاثیر مینهد و او کمکم دلباختهی این زن ژاپنی میشود.
تام کروز در نقشی متفاوت
بازی تام کروز بسیار تاثیرگذار است. او برای بازی در این فیلم تا مدتها آموزش شمشیرزنی دیدهبود. البته خاطرهی فیلمهای خوب و حضور درخشانش در فیلمهای ماموریت غیر ممکن و چشمهای باز بسته انتظاری جز این را از او ایجاد نمیکرد.
هرچند، مدتی پس از این فیلم با اظهارات عجیبش به نفع فرقهی ساینتولوژی و ارتباط با کیتی هلمز محبوبیتش بشدت افت کرد و اینروزها تلاش میکند با فیلم جدیدش، «والکیری»، دوباره به دوران اوجش باز گردد.
سکانسی فوق العاده از آخرین سامورایی با درخشش تام کروز
کن واتانابه در نقشی بینظیر
اما در کنار فوقستارهای چون کروز، فیلم ستارهای در خور ستایش دارد و او «کن واتانابه» است.
پس از این فیلم او یکی از بازیگران مطرح آسیایی بود که با شایستگی راه جهانی شدن را آغازید و پس از آن در فیلمهای «خاطرات یک گیشا» و«نامههایی از آیووجیما» درخشید. سه سکانس این فیلم را بسیار دوست دارم که شخصیت محوریشان واتانابه است.
اول، آنجا که او به کابینه میرود و در مشاجرهای با اومورا حاضر به گشودن شمشیرش نمیشود و آنگاه است که شمشیرش را بر دو دست میگیرد و در برابر امپراتور تعظیم میکند و میگوید: «تنها وقتی شمشیرم را کنار میگذارم که امپراتور از من بخواهند»، اما امپراتور که نوجوانی ترسو است هیچ نمیگوید، اومورا پوزخند پیروزمندانهای میزند و درد و بغضی که در صورت کاتسوموتو میآید تمام غم بزرگ یک سامورایی است که گفتنی نیست.
دیگری وقتی است که پسرش در برابر دیدگان او میمیرد و او میان رییس گروه بودن و پدر بودن خود درگیر میشود و در آخر سکانس آخر بازی اوست که از آلگرن میخواهد او را بکشد تا مانند یک سامورایی باشرف بمیرد. واتانابه در یکی از خاطراتش میگوید در یک سکانس که باید با شمشیر با کروز روبرو میشد ناگهان اشتباهی مرتکب میشود و کم مانده بود جداً سر از بدن کروز جدا کند!
عوامل فیلم
عوامل فیلم مطالعهی عمیقی بر فرهنگ شرق و ژاپن انجام دادهاند که در لباسها، صحنهآرایی و حتی روایت ظرایف سنت هاراگیری و چرایی وجودش مشهود است.
جالب آنست که بدانید امپراتور نوجوان فیلم که آنقدر دیر و پس از گذشتن کار از کار به سخن میآید، همان امپراتور میجی بزرگ است که در زمان حکومت طولانی مدتش ژاپن را به بالاترین سطح توسعه و پیشرفت نسبت به نیاکان خود رساند و چه بسا او را از نیکترین امپراتورهای سرزمین آفتاب هم نام برده اند، سرزمینی که شاهبیت غزلهایش را شکوفههای گیلاس میسرایند.
فیلم “آخرین سامورایی” نامزد چهار اسکار شد و در مجموع به ۳۹ نامزدی در جشنوارههای دیگر رسید که ۱۵ بار منجر به کسب جایزه گردید. به شما پیشنهاد میکنم اگر تا به حال این فیلم را ندیدهاید آن را به لیست دیدنیهای خود در آینده اضافه کنید، پشیمان نمیشوید!