پیانیست فیلمی است ساخته رومن پولانسکی که بر مبنای داستان واقعی زندگی نوازندهٔ پیانوی یهودی، ولادیسلاو اشپیلماندر دوران جنگ جهانی دوم در لهستان و اشغال این کشور توسط آلمان به قلم خودش ساخته شدهاست.
وی در آن دوران آثار موسیقی شوپن را در ایستگاه رادیویی ورشو مینواخت، رومن پولانسکی کارگردان این فیلم، از آن به عنوان مهمترین فیلم خود یاد کردهاست.
وی در کودکی بمبارانهای ورشو توسط نازیها را تجربه کرده و مادرش را در همین بمبارانها از دست دادهاست.
آدرین برودی با دریافت جایزه اسکار در سن ۲۹ سالگی، رکورد جوانترین بازیگری که جایزهٔ نقش اول مرد را گرفته، شکست؛ او جایزه فوق را به اشپیلمانتقدیم کرد.
خلاصه داستان
خانواده اشپیلمن خانواده خوشبختی بودند و در آغاز جنگ در امنیت بودند. واکنش اولیه آنها این بود: ما هیچ جا نمیرویم.
حلقه نازیها روز به روز تنگتر میشد ولی با این حال خانواده او از گزارشهای مربوط به اعلام جنگ انگلستانو فرانسه علیه آلمان دلگرم میشدند و امیدوار بودند نازیها به زودی عقب رانده میشوند و زندگی به حالت عادی بر میگردد.
اما چنین اتفاقی نمیافتد، یهودیان شهر مجبور به تسلیم داراییهایشان و نقل مکان به منطقهای که با دیوارهای آجری از بقیه شهر جدا شده میگردند.
یک نیروی پلیس یهود به اشپیلمن پستی در این نیرو پیشنهاد میکند، اما او امتناع میکند، اما همان افسر پلیس با خارج کردن اشپیلمن از صف قطار او را از مرگ نجات میدهد.
سپس فیلم داستانی بلند و باورنکردنی از چگونگی نجات اشپیلمن از جنگ با پنهان شدن در ورشو و کمک نیروی مقاومت لهستان روایت میکند.
در طول فیلم چندین بار میشنویم که اشپیلمن به دیگران اطمینان میدهد که همه چیز به حالت اول بازمیگردد.
این ایمان و عقیده او بر پایه اطلاعات یا خوشبینی او نیست، بلکه این اعتقاد از عشق او به موسیقی سرچشمه میگیرد و در تمام صحنههای فیلم مشهود است.
اشپیلمن برای مدتی امنیت دارد اما گرسنه، تنها، بیمار و وحشت زدهاست، پایان جنگ نزدیک است و شهر ویران شده.
در یک صحنه اشپیلمن در میان ویرانهها اتاقی پیدا میکند که یک پیانو بهطور کنایه آمیزی در آن باقیمانده اما او دیگر شهامت نواختن ندارد.
صحنههای پایانی فیلم شامل مواجه اشپیلمن با یک سروان آلمانی است که بهطور اتفاقی محل اختفای او را پیدا کردهاست.
او به اشپیلمن کمک میکند نجات یابد اما بعد از جنگ خودش به کمک اشپیلمن نیاز پیدا میکند و اشپیلمن نمیتواند به موقع برسد.
جزئیات فیلم
در پایان اولین اکران فیلم در ورشو که ۳۵۰۰ نفر حضور داشتهاند و رئیسجمهور و نخستوزیر لهستان هم در میان آنان بودهاند، به مدت ۲۰ دقیقه همه کف میزدهاند.
رومن پولانسکی کارگردان فیلم بعد از متهم شدن به تجاوز جنسی به یک دختر ۱۳ ساله و برای فرار از زندانی شدن، در سال ۱۹۷۸ از آمریکا خارج شد .
اسکار بهترین کارگردانی برای پیانیست را هریسون فورد از طرف او دریافت کرد و ۵ ماه بعد در فرانسه به وی تحویل داد.
آدرین برودی برای هر چه بهتر به تصویر کشیدن زندگی کسی که تمام داشتههایش را از دست داده، در عرض ۶ هفته نزدیک به ۱۴ کیلوگرم وزن کم کردهاست.
در طول مدت ساخت فیلم بسیاری از داراییها و اموال شخصی خودش (شامل آپارتمان شخصی و ماشینش) را رها کرده و خود را از خانواده و دوستانش جدا نموده بود.
در تمام قسمتهایی که آدرین برودی در حال نواختن پیانو میباشد، واقعاً خودش در حالِ نواختن آن قطعه است که البته صدای موسیقی مزبور با اجرای یک نوازندهٔ حرفهای بر روی آن میکس شده است .
قسمت شروع قطعات شوپن توسط خود آدرین برودی نواخته شدهاست و وقتی قطعه در ادامه به قسمتهای خیلی مشکلتر و تکنیکی تر از نظر نوازندگی میرسد توسط نوازنده مشهور لهستانی نواخته شده.
جوایز
فهرست جوایز و نامزدیها
جایزه
نامزد
نتیجه
هفتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار
بهترین فیلم
نامزدشده
بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای آدرین برودی
پیروز
بهترین طراحی لباس
نامزدشده
بهترین تدوین
نامزدشده
بهترین فیلم برداری
نامزدشده
بهترین کارگردانی برای رومن پولانسکی
پیروز
بهترین فیلمنامه اقتباسی
پیروز
شصتمین مراسم گلدن گلوب
بهترین فیلم درام
نامزدشده
بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای آدرین برودی
نامزدشده
پنجاه و ششمین مراسم بفتا
بهترین فیلم
پیروز
بهترین کارگردانی برای رومن پولانسکی
پیروز
بهترین بازیگر نقش اصلی مردبرای آدرین برودی
نامزدشده
بهترین فیلم نامه اقتباسی
نامزدشده
بهترین فیلم برداری
نامزدشده
بیست و هشتمین مراسم سزار
بهترین بازیگر نقش اول مرد برای آدرین برودی
پیروز
بهترین کارگردانی برای رومن پولانسکی
پیروز
بهترین فیلم
پیروز
بهترین طراحی صحنه و لباس
نامزدشده
بهترین فیلم برداری
پیروز
بهترین ویرایش
نامزدشده
بهترین طراحی تولید
پیروز
بهترین موسیقی
پیروز
بهترین طراحی صدا
پیروز
بهترین فیلم نامه
نامزدشده
نقد و بررسی فیلم پیانیست
پولانسکی همیشه شخصیت هایی محبوس و درمانده خلق می کند که شاهد زوال خود هستند افرادی که در سرزمین بی طرف منزوی شده اند و هرازگاهی تحلیل می روند.
«رومن پولانسکی» از سال، ۱۹۶۲ یعنی از زمان ساخت نخستین فیلم بلندش «چاقو در آب» به بعد، دیگر در لهستان ، کشوری که اصلیتش به آن برمی گردد، فیلمبرداری نکرده بود.
این استاد سینما ابتدا تحصیلاتش در این زمینه را در لدز به انجام رساند.
شروع به کار در فیلم های سایرین کرد و سپس نخستین فیلم های کوتاهش که عقاید غیرسنتی و علاقه اش نسبت به افسانه های خارجی، به طرزی عجیب در آنها نمایان است را آغاز کرد.
«پولانسکی» احساس می کرد زندانی مرزهای لهستان و سیستم دولتی آن شده؛ سیستمی که با آزادی بیان و روحیه نقدکننده او سازش چندانی نداشت.
به همین دلیل در سال، ۶۳ کاری بین المللی را آغاز کرد.
مسلما بازگشت به خانه اول برای ساخت «پیانیست»، مسئله بی اهمیتی نیست.
داستان «رومن» و لهستان، تنها چیزی است که می توانیم بگوییم و در واقع این ماجرا صرفا یک مسئله سینمایی نیست.
محله یهودی نشین
«پولانسکی» لهستانی در فرانسه ، و اگر دقیق تر بگوییم ، در سال، ۱۹۳۳ در پاریس متولد شد.
سال، ۱۹۳۶ خانواده یهودی او در اندیشه بازگشت به لهستان «کراکوف» در محله یهودی نشین آن شهر وحشت از نازیسم را تجربه کردند.
مادر «رومن» در سال ۱۹۴۱ و در تبعید درگذشت.
تمام آثار بعدی «پولانسکی» با همراهی شخصیت هایی که گرفتار تقدیر، پوچی، روابط سلطه جویانه و انحطاط روانی هستند، نشان این سال های سیاه و وحشت انگیز را در خود دارند.
با این حال پیش از «پیانیست»، «پولانسکی» تنها یک بار در یکی از آثار کوتاه سال ۵۹ که چندان مشهور هم نیست، یعنی در «وقتی فرشته ها فرو می افتند» دوره جنگ را به تصویر کشیده است.
زندگینامه خود نوشت
«پولانسکی» همیشه آرزوی ساختن فیلمی درباره لهستان و سال های جنگ را داشته و با همین سماجت هم ساختن فیلمی در مورد زندگی و تجربه دردناک خود در محله یهودی نشین را رد کرده است.
این شرم بی اندازه، نشان می دهد که چرا کارگردان هیچ مصاحبه ای برای ارتقای فیلمش انجام نداده است؛ او می ترسیده که خبرنگاران در مورد خاطرات شخصی اش که مسلما دردناک تر هم هستند، سوالاتی بپرسند.
«رومن» زمانی که کتاب زندگینامه «ولادیسلاو اشپیلمن» ، موسیقیدانی که تعریف می کند چگونه توانسته از تبعید بگریزد و با کمک یک افسر آلمانی در ویرانه های ورشو پناه گرفته است، را کشف کرد، مصمم بود که طرح بزرگش در مورد تاریخ معاصر کشور خود را به اجرا درآورد.
اما حس کرد که این کتاب کهنه به او امکان خواهد داد به تعریف داستانی شخصی که هیچ رابطه ای با داستان زندگی او ندارد، بپردازد و در عین حال دوره ای را که قلبا تجربه کرده به تصویر بکشد.
استیون اسپیلبرگ
«استیون اسپیلبرگ» پیش از آنکه «فهرست شیندلر» را خودش کارگردانی کند، ساخت آن را به «رومن» پیشنهاد کرده بود.
«پولانسکی» به دلایلی که به نظرش بسیار مهم بود، این کار را نپذیرفت، در واقع او نزدیکی فردی بسیار زیادی با داستان داشت.
ماجرای فیلم در «کراکوف» اتفاق می افتاد، دقیقا جایی که «رومن» جوان وحشت را با تمام وجود حس کرده بود.
مشکل دیگر «پولانسکی» استفاده اجباری از زبان انگلیسی در چارچوب یک تولید عظیم بود. با توجه به محتوای داستان این کار، مسئله دار به نظر می رسید. با بررسی فیلم «اسپیلبرگ» به عنوان یک تماشاگر و با مشاهده اینکه کاربرد زبان انگلیسی هیچ مشکلی برای فیلم ایجاد نکرد، «پولانسکی» دیگر به زبان به عنوان مانعی لاینحل نگاه نمی کرد.
نویسندگان
این اولین بار نیست که «پولانسکی» کتاب قدیمی ای را فیلم می کند.
ایرا لوین (بچه رزمری)، پاسکال بروکنر (ماه تلخ)، ویلیام شکسپیر (مکبث)، رولند توپور (مستاجر) یا آریل دورفمن (مرگ و دوشیزه) به ترتیب به صورت ریشه ای توسط «رومن» پردازش شده اند.
«در ماه تلخ» که داستانی سرشار از تعصب و بیماری روانی سادیسم ، مازوخیسم دارد، برخی دیالوگ ها مستقیما برگرفته از کتاب زندگینامه خود نوشت «پولانسکی» هستند.
در «مرگ و دوشیزه» یک شکنجه گر و یکی از قربانیانش دیده می شوند، تجاوز، موضوع تکراری آثار «پولانسکی» ، هم جایگاه ویژه ای دارد.
به خاطر داشته باشیم که کارگردان در زندگی جنجالی اش در آمریکا، متهم به آزار کودکی زیر ۱۳ سال شد. . . اینکه «پیانیست»، در عین حالی که محله یهودی نشین ورشو را به تصویر می کشد، فیلمی به صورت اول شخص (بسیار) مفرد است، موضوع چندان عجیبی به نظر نمی آید.
فیلمبرداری
فیلمبرداری «پیانیست» از فوریه تا ژوئن ۲۰۰۱ در ورشو و آلمان، در فضایی طبیعی و همچنین استودیو انجام گرفت.
صحنه استودیوهای بابلزبرگ در برلین، به «پولانسکی» امکان داد تا دنیایی حقیقی و در عین حال انتزاعی خلق کند.
مثل همه کارهای این کارگردان، حوادث خارجی بی وقفه تسلیم احساس شخصیتی است که بخش اعظم فیلم با نقطه نظر شخصی او پیوند دارد.
انزوا
«پولانسکی» با بازگشت به نشان های گذشته اش، وسواس هایی در کارش پدید می آورد و آنها را دائما از فیلمی به فیلم دیگر همراه با خود می کشد.
با تماشای «پیانیست»، بهتر می فهمیم که این وسواس های «رومن» از کجا نشات گرفته اند..
«پولانسکی» همیشه شخصیت هایی محبوس و درمانده خلق می کند که شاهد زوال خود هستند.
افرادی که در «سرزمین بی طرف» منزوی شده اند و هرازگاهی در شرایطی تقریبا حیوانی به تحلیل می روند.
قهرمان «پیانیست»، با رهایی از محله یهودی نشین و مخفی شدن برای نجات از دست نازی ها، شبیه تمامی شخصیت های «پولانسکی» است.
شخصیت هایی که ناگزیر از انزوا، در معرض مشکلات هویتی بسیار جدی قرار گرفته اند.
شخصیت «ادرین برودی» در «پیانیست»، تنها یک موسیقیدان یهودی فراری از محله یهودی نشین نیست، بلکه به نوعی شبیه برادر آرایشگری است که کاترین دونو و در «تنفر» (انزجار) نقش او را ایفا کرده و یا اینکه یکی از عموزاده های دور شخصیت های اصلی «چاقو در آب» یا «مستاجر» است.
در این سه فیلم، پولانسکی جنونی را به تصویر کشیده که اعصاب قهرمانان پریده رنگش را فرسوده می کند.
سادیسم | مازوخیسم
موقعیت های عجیب، جذابیت های دیداری و آغاز نوعی جنون نشان می دهند که فیلم «پولانسکی» با احساس پوچی ای آمیخته است که این کارگردان شیفته کافکا (که «مسخ» او را هم در صحنه تئاتر اجرا کرده) اغلب آن را از کنار طنزی سیاه و تلخ بیرون کشیده است.
مسلما ژرفای این مسئله بیهوده و سبکسرانه نیست. «پیانیست» با به تصویر کشیدن پستی نازی ها دقیقا نشان می دهد که نگاه «پولانسکی» از چه دردها و زخم هایی ناشی شده است.
رابطه قدرت و تحقیر، همیشه او را وسوسه کرده است، برای او رابطه میان ارباب و برده به طور اصولی دوگانه است و اگر جلادان قربانیان خود را به شهادت برسانند، این قربانیان تقدیر خود را می پذیرند.
اینها موضوعاتی است که رومن در فیلم هایش به آن پرداخته، به ویژه در سال های اخیر و در فیلم «مرگ و دوشیزه»، محیط بسته وحشت انگیزی به چشم می خورد و زنی که سرانجام پس از مدت ها شکنجه گرش ، کسی که او را تا مرز پوچی کشانده بود، را باز می یابد.
حقیقت این است که «پولانسکی» هیچ گاه به اندازه بخش نخست «پیانیست» که در محله یهودی نشین ورشو می گذرد، ستم و یا کابوس هایش را به تصویر نکشیده بود.
«پولانسکی» در سال ۱۹۶۰ و به هنگام آغاز فعالیتش، در مورد فیلم های کوتاهش گفته بود: «می خواهم جامعه ای را نشان دهم که یک انسان غیرهمرنگ با آن، کسی که فساد اخلاقی و جسمانی اندوهگینش می کند، طرد می شود. » پس از گذشت بیش از چهل سال از آن زمان، حالا «پیانیست» نشان می دهد که این آرزو از کجا نشات گرفته است
شما وقتی فیلمت دوبله فارسی نیست گوه میخوری مینویسی دوبله فارسی که هنه نا مارو میخوری بعد میبنی زیرنویسه تف به شرفت
امیر رجبیان می گوید
سلام بزرگوار.
ممنون بابت لطفی که به ما داشتید.
توجه داشته باشید بزرگ نوشته تماشای آنلاین فیلم با زیر نویس فارسی، احتمالا شما آن را دانلود کردید .
لینک های دانلود دوبله فارسی هستند.
باتشکر
پدرام می گوید
سلام آقا امیر سانسور شده است این فیلم؟
امیر رجبیان می گوید
سلام عزیز .
نسخه 480 رو ببین
آرش می گوید
سلام . نسخه 480 سانسور نشده؟ من نسخه سانسور نشده رو میخوام
شما وقتی فیلمت دوبله فارسی نیست گوه میخوری مینویسی دوبله فارسی که هنه نا مارو میخوری بعد میبنی زیرنویسه تف به شرفت
سلام بزرگوار.
ممنون بابت لطفی که به ما داشتید.
توجه داشته باشید بزرگ نوشته تماشای آنلاین فیلم با زیر نویس فارسی، احتمالا شما آن را دانلود کردید .
لینک های دانلود دوبله فارسی هستند.
باتشکر
سلام آقا امیر سانسور شده است این فیلم؟
سلام عزیز .
نسخه 480 رو ببین
سلام . نسخه 480 سانسور نشده؟ من نسخه سانسور نشده رو میخوام
سلام . وقت بخیر . خیر سانسور شده است