دانلود فیلم پالپ فیکشن 1994
Pulp Fiction
فیلم پالپ فیکشن یا داستان عامه پسند فیلمی محصول سال ۱۹۹۴، ساخته کوئنتین تارانتینو و در گونه سینمای جنایی است.
بیشترین شهرت فیلم به دلیل به نمایش درآوردن ترکیبی کنایه آمیز از خشونت و شوخ طبعی، داستان غیرخطی، اشاره های سینمایی، ارجاعات آن به فرهنگ عامه و دیالوگ های آن است.
جان تراولتا در این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. هر چند که به تام هنکس در فیلم فارست گامپ ساخته رابرت زمه کیس باخت.
به مرور زمان بر شهرت فیلم افزوده شد و هر روز بیشتر و بیشتر تحسین شد. در ردهبندیهای مختلف، فیلم معمولاً در بین بهترینهای تاریخ قرار داشته و اکثر منتقدان مشهور آن را ستایش کردهاند.
قرارگرفتن در بین صد فیلم برتر انجمن سینمای آمریکا و صد فیلم برتر انتخابی مجلهٔ تایم و قرارگرفتن در ردهٔ نهم ۲۵۰ فیلم برتر سایت IMDB با امتیاز بالای ۸٫۹ از آن جمله است.
عنوان فیلم اشاره به مجلهها و رمانهای مصوّر و عامهپسند جنایی دارد که در میانهٔ قرن بیستم انتشار مییافتند و با خشونت تصویری و گفتگوهای بُرندهشان شناخته میشدند.
نام این فیلم ابتدا قرار بود ماسک سیاه باشد که نام مجلهای عامه پسند بوده است.
خلاصه داستان
قسمتهایی قبل از شروع فیلم
در ابتدای فیلم و قبل از تیتراژ، با دو دزد به نامهای رینگو و یولاندا آشنا میشویم که قصد دستبرد زدن به کافی شاپی را دارند. سپس تیتراژ پخش میشود.
بعد از تیتراژ و بین تیتراژ و داستان اول، با دو آدمکش حرفهای به نامهای وینسنت و جولز آشنا میشویم که برای بهدستآوردن یک کیف مرموز به یک آپارتمان میروند.
در آنجا با برت و دوستش و خدمتکارش، مارلین (که یک سیاهپوست است)، آشنا میشویم. گویی آنها به مارسلوس والاس (رئیس وینسنت و جولز) خیانت کردهاند و بعد از تحویلدادن کیف باید مجازات شوند.
جولز دوست برت را میکشد، اما قبل از کشتن، خود برت برای او آیاتی از کتاب مقدس را میخوانَد و با قبولکردن این فرضیه که خود او مردی درستکار است و باید برت را که شیطان است بکشد. (البته این آیات از کتاب مقدس نیستند و فقط دو جمله آخر ان مال کتاب است) او و وینسنت برت را به قتل میرسانند و فیلم این صحنه را قطع میکند و داستان اول آغاز میشود.
داستان اول: وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس
داستان با نمایی از بوچ (بروس ویلیس) شروع میشود که پیش رئیس، مارسلوس والاس نشستهاست و در ازای گرفتن مبلغی پول حاضر میشود به خواست رئیس در مسابقه بعدی اش شکست بخورد.
سپس فیلم دوباره ادامه داستان وینسنت را میگیرد. وینسنت قبل از بردن میا به بیرون از دوستش لنس مقداری هروئین میگیرد. سپس به دنبال میا میرود و او را به رستورانی میبرد. آنها در رستوران با هم میرقصند و جایزهای دریافت میکنند و وینسنت میا را به خانه میرساند. (در داخل خانه رادیو مطلبی دربارهٔ سرقت یک جایزه از یک رستوران اعلام میکند که احتمالاً به این معنی است که وینست و میا جازه را نبردهاند بلکه ان را دزدیدهاند)
وینسنت که مجذوب میا شدهاست، به توالت میرود و در آنجا با خودش عهد میکند که دیگر ادامه ندهد. هنگامی که از دستشویی بیرون میآید میا را میبیند که بر اثر استفاده از هروئین، اُوِردوز کردهاست. او میا را پیش لنس میبرد و با کمک او به میا آدرنالین تزریق کرده و او را نجات میدهد. سپس میا را به خانه میرساند و از او قول میگیرد که این ماجرا را برای کسی بازگو نکند.
با سلام این فیلم سانسور شده است؟